بازاریابی اینترنتی چیزی فراتر از افزایش دسترسی مشتریان احتمالی بیشتر برای دستیابی به درآمد بیشتر است. چیزی که بیشتر متخصصان این حوزه از آن بی اطلاع بودند این است که این کار یک فرآیند مداوم یادگیری و اجرای روشهایی است که ممکن است به کسب و کار آسیب بزند یا برای آنسودآور باشد. مواردی که در ادامه می خواهم در مورد آن ها صحبت کنم الفبا یا پایه های بازاریابی اینترنتی است که شما باید بدانید.

شروع بازاریابی اینترنتی : محتوای منحصر به فرد برای بازار هدف

وقتی بحث بازاریابی اینترنتی به میان می آید، یک محتوای باکیفیت می تواند به ابزار قدرتمندی برای  شما تبدیل شود به خصوص اگر بودجه کافی برای تبلیغات گسترده در اختیار نداشته باشید. یک سایت بسازید که کسب و کار شما را یک سرو گردن از بقیه بالاتر نگاه دارد.

تکنیک های متنوع بازاریابی اینترنتی را یاد بگیرید و به کار بگیرید

برای بهبود و اثربخشی بازاریابی اینترنتی یادگیری در این حوزه و اجرای تکنیک های متنوع مهم است. استفاده از تنها یک روش نمی تواند تضمین کند که رتبه شما برای همیشه در اولین صفحات نتایج جستجوی موتورهای جستجو قرار بگیرد. بنابراین تهیه یک لیست از کارهایی که می توانید با توجه به امکاناتی که در اختیار دارید انجام دهید هم مهم است. علاوه بر این، استراتژی های رقبای خود را هم موشکافی کنید و تحلیل کنید که چگونه می توانید از آنها پیشی بگیرید.

همیشه پیشرفت خودتان را نظارت کنید

تجزیه و تحلیل آمارهای کسب و کار اینترنتی شما مهم است. برای اینکه به وضوح مشخص می کند  کدام یک از استراتژی های شما جواب داده و کدام استراتژی ها بی نتیجه بوده است. به شما می گوید که کارتان چطور پیش می رود و کدام قسمت از کسب و کار شما نیاز به بهبود دارد. با استفاده از تحلیل ها، متوجه می شوید که وقت، انرژی و سرمایه خودتان را صرف چه چیزی هایی کنید و بر روی چه فعالیت هایی بیشتر وقت بگذارید.

برای آینده برنامه ریزی کنید

یک روش برای اینکه موقعیت خودتان را حفظ کنید این است که همیشه یک چیز جدید عرضه کنید، البته یادتان باشد که به بازار و مشتری هایتان مربوط باشد. حتی قبل از اینکه محصول فعلی تان از تب و تاب بیفتد برای محصول و پیشنهاد بعدی تان برنامه ریزی کنید. به این نکته هم توجه داشته باشید که محصول بعدی شما منحصر به فرد باشد و برای بازار هدف تان سودمند باشد.

از استراتژی های آفلاین برای بازاریابی اینترنتی استفاده کنید

بازاریابی اینترنتی قرار نیست برند شما را یک شبه معروف کند. هنوز هم نیاز به انجام کار دشواری برای  تولید ترافیک و بازدهی مطلوب دارد. به علاوه، این کاری است که باید به صورت مداوم و با استفاده از تکنیک های متنوع انجام دهید. به همین خاطر باید یک کسب و کار تبلیغاتی آفلاین هم راه اندازی کنید و آن را با بازاریابی اینترنتی ترکیب کنید.

اولین اقدام شما در بازاریابی اینترنتی ممکن است ریسک بزرگی برای شما به بار بیاورد. به این خاطر که هر چیزی که شما در یک متن یا بنر تبلیغاتی می نویسید قرار نیست بهترین نتیجه را بدهد. بنابراین، بهتر است که با یک سرمایه گذاریه اولیه کوچک شروع کنید و همه چیز را امتحان کنید : از تیترها و عناوین گرفته تا متن تبلیغاتی. به این ترتیب، دستتان خواهد آمد که چه چیزی برای کسب و کار شما نتیجه بخش است و چه کاری به آن ضرر می زند.

صحبت پایانی

دوستای گرامی همیشه یادتان باشد که در بازاریابی اینترنتی شاه کلید کار شما استراتژی ها و سناریوها هستند. در رابطه با سناریوها اگر می خواهید بیشتر بدانید مقاله برای ابزارهای بازاریابی اینترنتی خود، استراتژی دارید؟ را مطالعه کنید. استراتژی تعیین کنید. برنامه ریزی تدوین کنید. اجرا کنید. ارزیابی  کنید. نتیجه ها را بهبود بدهید.

کارمندانی که زیر دست شما کار می کنند، بنا به علت های مشخصی که وجود دارد، معمولاً از گفتن ویژگی های بد شما واهمه دارند. برای همین باید به عنوان یک مدیر شایسته، نسبت به شناسایی ویژگی های نامناسب خودتان اقدام کنید.
اگر شما به عنوان مدیر یک کسب و کار، از یکی از کارمندان کلیدی خودتان بخواهید تا نظرش را در مورد شما بگوید، احتمالاً شما یک جواب کاملاً درست و صادقانه دریافت نخواهید کرد! در واقع زمانی که شما به عنوان مدیر مشغول به کار هستید، کارمندان از ترس اینکه مبادا شما اخراجشان کنید، تمایلی برای گفتن اشتباهات شما را ندارند.

شاید شما از خودتان بپرسید که اصلاً چرا باید چنین سوالی از کارمندان خودم بپرسم. شما که رئیس هستید. جواب بسیار ساده است. تحقیقات صورت گرفته به ما نشان می دهد که بیشتر از ۷۰ درصد نیروی کار، فعالیت مفید زیادی ندارند! علت این اوقات بیکاری زیاد و کم بودن فعالیت مفید، در واقع عدم رضایتی است که شما به عنوان مدیر با ویژگی ها و رفتارهای نامناسب برایشان رقم زده اید.
در حقیقت هیچ کدام از کارمندان شما ریسک موجود برای گفتن اشتباهاتتان را به شما نمی پذیرند. برای همین اگر خودتان بخواهید نسبت به شناسایی رفتارهای نامناسب و نقاط ضعف خودتان اقدام کنید٬ ممکن است مدت زمان زیادی را از شما بگیرد و به حقیقت خود شرکتتان پی نبرید.

من در این مقاله به معرفی ۱۰ نشانه‌ای که شما باید برای پیشرفت کار خودتان به عنوان یک مدیر و رئیس به آنها اهمیت بدهید را بیان میکنم. با من همراه باشید 
۱- مدیران و رهبران بزرگ همیشه در یک وضعیت رشد و همگام سازی با رخدادها هستند. آنها همیشه کارمندان خودشان را با این روحیه هدایت میکنند.
۲- مدیران موفق می دانند که واقعاً باید به چه چیزهایی اهمیت بدهند. این دسته از مدیران، هدف  خود را شناخته و دلیل آن را می دانند. راه اندازی یک کار تجاری صرفاً منوط به محبوبیت بین افراد و تجار مختلف نیست. اگر شما تمام زمان خود را صرف افزایش محبوبیت خود بکنید، مطمئن باشید نتیجه لازم را نخواهید گرفت.
۳- مدیران موفق همیشه سعی می کنند در انجام کارها، با اعضای دیگر مشورت کنند تا ریسک انجام  آن کار را به پایین‌ترین میزان بیاورند. در واقع این دسته از مدیران، احساس نمی کنند که باید تمامی کارها را خودشان انجام دهند. آنها به دیگر اعضاء و کارمندانشان اعتماد می کنند و می دانند که آنها نیز از پس انجام کارهای مربوط٬ به خوبی برخواهند آمد.
۴- مهمتر از همه این که مدیران موفق، همگی به صورت قراردادی کار می کنند. آنها همیشه روی  مهمترین عامل و نتیجه نهایی تمرکز نمی کنند. به خاطر داشته باشید که بهترین خصوصیت یک مدیر یا رهبر موفق در واقع میزان بهایی است که به افراد زیر دست خود می دهد.
۵- مدیران بزرگ در روابط کاری خود، اصل صداقت را شناخته و رعایت می کنند. آنها افراد را دوست دارند و عاشق رشد کردن سطح کاری آنها هستند. اگر شما افراد را دوست نداشته باشید، سمت مدیریت به درد شما نخواهد خورد.
۶- مدیران شایسته قدرت ابتکار و خلاقیت را به دیگر افراد می دهند. آن طرف قضیه٬٬ مدیران نالایق همیشه سعی دارند تمام کارهای مفید را به نام خود تمام کنند.
۷- مدیران بزرگ از سطح هوش هیجانی بالایی برخوردارند. اگر شما به عنوان یک فرد، قصد دارید  مدیریت مکانی را بر عهده بگیرید، اما قادر به بهره وری مناسب از هوش هیجانی نیستید، پیشنهاد می کنم فکر مدیریت را از سر خود بیرون کنید.
۸- مدیران کاردرست به طور پیوسته و دائم در حال خودشناسی و شناخت ویژگی ها و توانایی های  خودشان هستند. برای اینکه آنها می دانند که خودشناسی، ریشه و اساس موفقیت‌‌های بزرگ و متوالی است. برای اینکه شما مدیریت موفقی داشته باشید، همیشه باید میزان خودشناسی خودتان در زمینه های مربوط به حوضه کاری خودتان را مورد سنجش و ارزیابی قرار دهید.
۹- مدیران موفق و بزرگ روی حرف خود حساب می کنند. آنها واقعاً به حرف و قولی که داده‌اند عمل  می کنند. اگر شما به عنوان یک مدیر یا راهبر هر گروهی، چنین ویژگی‌ای در خود نداشته باشید، با کارمندان خودتان دچار مشکلات زیادی خواهید شد.
۱۰- مدیران موفق همیشه سعی دارند بین خودشان و کارمندانشان حالت دو طرفه ای را برقرار کنند.  این دسته از مدیران همیشه مواظب وضعیت و شرایط هر یک از کارمندان خودشان هستند. آنها به افراد و کارمندان این اختیار را داده اند تا بتوانند با آزادی تمام ٬ از ویژگی ها و خصلت های مدیرشان آگاهی پیدا کنند. اینکه شما اجازه دهید افراد تا حد مجاز وارد حریم شما شوند، به این معناست که شما قدرت آسیب پذیری را یاد گرفته اید و آن را به خوبی درک کرده اید.

صحبت پایانی

دوستای عزیزم این مقاله بهانه ای بود تا بیشتر با شما باشم. در واقع خیلی از افراد تصور میکنند که باید یک مدیر خوب باشند! در صورتی که باید به افرادی که چنین دیدگاهی دارند بگویم که سخت در اشتباه هستند. اگر می خواهید سمت مدیریت مجموعه ای را بر عهده بگیرید یا کسب و کار خودتان را مدیریت کنید باید قبل از هر چیز یک رهبر خوب باشید. تلاش میکنم از این به بعد مقالات بیشتری در زمینه مدیریت و رهبری برای شما بنویسم.